Wednesday, August 12, 2009

صدای باد می آید



چه قدر باید پرداخت
چه قدر باید
برای رشد این مکعب سیمانی پرداخت ؟
ما هر چه را که باید
از دست داده باشیم از دست داده ایم
مابی چراغ به راه افتادیم
و ماه ماه ماده ی مهربان همیشه در آنجا بود
در خاطرات کودکانه ی یک پشت بام کاهگلی
و بر فراز کشتزارهای جوانی که از هجوم ملخ ها می ترسیدند
چه قدر باید پرداخت ؟

فروغ فرخزاد

6 comments:

Hamed said...

به هر سو بپیچی باز دربندی

baba said...

be omide azadiye dar bandan.

somayye said...

نازه با وبلاگ شما آشنا شدم، شاید کمتر از یک ساعت.. اما این فرصت رو یک شانس تلقی می کنم... مرحبا به دستان هنرمندت دوست خوبم

ع ر ز / رنگینکمانِ سفید said...

بلافاصله یاد مسیح افتادم؛ با حالوهوای این روزها خیلی همراه است.
و قرار گرفتن رنگهای گرم (و زنده) کنار رنگهای سرد (و مرده) بهنظرم جالب و مناسب است.

morteza khosravi said...

بار اثر بیشتر بر دوش رنگ است ...برای من حس خوبی داشت..من برای کار های خودم بیشتر بار اثر رو به دوش طراحی می گذارم...اینطوری کارکتر صاحب دردو شخصیت و دنیای درونی می شود که این کار به مدد رنگ بسیار سخت تر است.
موفق باشی ممنون از دعوت

pounak@gmail.com said...

هنرمندی که بطور کامل مراحل طراحی با مداد و بعد مداد رنگی و ترجیحا بعد آبرنگ و در آخر رنگ روغن را طی نکرده باشد هنگامی که دست به خلق یک اثر هنری می زند به خوبی می توان رد پای خامی (ناپُختگی) را در اثرش مشاهده نمود