Thursday, August 6, 2009

فدریکو گارسیا لورکا



فدریکو گارسیا لورکا را همه به عنوان چهره درخشان شعر اسپانیا میشناسند که به علت گرایشات ضد فاشیستی توسط نیروهای فالانژیست گلوله باران شد. گرچه او یک شاعر سیاسی نبود ولی حال و هوای شعرهایش مخالفت او را با اسپانیای آن دوران نشان میدهد. فیلم خاکسترهای کوچک نگاهی به دوران جوانی زندگی سه هنرمند آوانگارد اسپانیا، سالوادوردالی نقاش، لوئیس بونوئل فیلمساز و لورکای شاعر دارد. آنچه در این فیلم بیشتر مشهود است شخصیت گارسیا لورکا و تاثیر پذیری دالی و بونوئل از او میباشد. همچنین این فیلم اشاره ای به روابط خصوصی نزدیکی بین لورکا و دالی دارد که دالی در اواخر عمر خود آن را فاش کرده بود

شعری که به بهانه آن گارسیا لورکا از سوی فاشیست ها گلوله باران شد

" گارد سویل"
ترجمه‌ : احمد شاملو

بر گرده ی اسبانی سیاه می نشینند
که نعل هایشان نیز سیاه است.
لکه های مرکب و موم
بر طول شنل هاشان می درخشد.
اگر نمی گریند بدان سبب است
که به جای مغز سرب در کدوی جمجمه دارند
و روحی از چرم براق
از جاده های خاکی فرا می رسند،
گروهی خمیده پشتند و شبانه
که بر گذرگاه خویش
سکوت ظلمانی صمغ را می زایانند و
وحشت ریگ روان را

چندان که شب فرود می آمد
شب ، شبِ کامل ،
کولیان بر سندان های خویش
پیکان و خورشید می ساختند.
اسبی خون آلوده
بر درهای گنگ می کوفت
و خروسانِ شیشه یی بانگ سر می دادند

ای شهر کولی ها ،
اینک گارد سیویل !
روشنایی های سبزت را فروکش

شهر ، آزاد از هراس
درهایش را تکثیر می کرد.
چهل گارد سیویل
از پی تاراج بدان در آمدند.
ساعت ها از حرکت باز ایستاد
و از بادنماها
غریوی کشدار برآمد.
شمشیرها نسیمی را که
از سم ضربه ها سرنگون شده بود
از هم شکافتند.
کولیان پیر می گریزند
از راه های تاریک و روشن
با اسب های خواب آلوده و
قلک های سفالین شان

کولیان به دروازه های بیت اللحم
پناه می برند.
یوسف قدیس ، پوشیده از جراحت و زخم
دختری را به خاک می سپارد.
تفنگ های ثاقب ، سراسر شب
بی وقفه طنین انداز است.
قدیسه ی عذرا ، برای کودکان
آز آب دهانِ ستاره گان مدد می جوید.
با این همه ، گارد سیویل پیش می آید
در حال برافشاندن شعله هایی که در آن
تخیل ، جوان و عریان خاکستر می شود.
رزا – دخترک کامبوریوس –
می نالد بر درگاه خانه اش.
پیش رویش پستان های بریده شده ی او
بر یکی سینه قرار گرفته.
و دختران دیگر دوانند
با بافه های گیسوان شان از پس
در هوایی که در آن
گلسرخ های باروت می ترکد

5 comments:

Hamed said...

inam az tabloye "Little Ashes" ke Garcia Lorca in nam ro be in asare Salvador Dali nahad.

ba puzesh az malihe bara in tozihe ezafe ;)

Hamed said...

http://www.abcgallery.com/D/dali/dali2.html

نگار said...

جالب بود باید برم این فیلم رو حتما گیر بیارم

امیر said...

nice

Anonymous said...

کاسنی!

نوشتن و کشیدن خوب است ... اما خوب تر از ان نوشتن و کشیدن است :--)))